jazireh eshgh
من و شب و تنهایی.......من و غم ورهایی.........من و ساز جدایی..........ای عشقم فقط بگو کجایی.........بگوکجایی که دلم سوی تو پرمیکشد........... این جام زهر را سر میکشد........... این غم دوری اخر مرا میکشد........... من اشفته حال دربدر را مکن از خود بیخبر.
نظرات شما عزیزان:
برگشتو نگاهی به خدا کرد...
خدا گفت نبرینش او را به بهشت ببرین
فرشتگان پرسیدند چرا ؟؟
خدا گفت : او هنوز به من امیدوار است...!
.
.
به دیدن همه پست های وبم بیا
پاسخ:سلام منو اخراج کردن دلنیا
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم ، یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟
فقط دستهایت!
قالب رايگان وبلاگ پيچك دات نت |